بدون عنوان
نازگل مامانی دیشب تو بغلم بودی برایه سرگرم کردنت جغجغه رو گذاشتم رو زانوم تا نگاش کنی خودم داشتم تلوزیون نگاه میکردم که ناگهان متوجه شدم خودت جغجغه رو برداشتی و داری تکون میدی از دیدن این صحنه خیلی ذوق کردم جغجغه هی از دستت می افتاد و منم هی میزاشتم رو پاهام تو هم برش میداشتی ...
نویسنده :
مامان راضیه
2:21