بدون عنوان
عسلم دیروز روز جهانی کودک بود انشا الله که کودکی شادو پر از خاطرات شیرین و دوست داشتنی داشته باشی دیروز با بابا و مامان جون رفتیم شیراز ،میخواستیم تو رو ببریم تست شنوایی سنجی به شیراز که رسیدیم اول من رفتم پیش دکترم برای چکاب بعدشم بابایی رفت دنبال کارای خودش ساعت 12 بود که کارامون تموم شدو تو توی این مدت همش توی ماشین بودیو خیلی خسته شدی بعدش بابا رفت ناهارگرفتو همگی باهم رفتیم خونه خاله بابایی اونجا نوه خاله هم به اسم اریین بود که خیلی بد سرما خورده بود من بعد از خوردن ناهار به بهونه اینکه نمیتونی توی شلوغی بخوابی بردمت تویه یه اتاق تا از ارین دور بمونی و سرما نخوری وتا وقتی که میخواستیم از خونشون بریم از اتاق بیرون نیومدیم ساعت 16/30 تو...
نویسنده :
مامان راضیه
10:47