سلناسلنا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه سن داره

سلنا ،نفس مامان و بابا

3ماهگی سلنا و شیرین کاری دخترم

1392/9/8 10:51
نویسنده : مامان راضیه
221 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عمر مامانی با تاخیر فراوان 3 ماهگیتو بهت تبریک میگم یه مدت بود مامانی افسردگی گرفته بود دل و دماغ نوشتن نداشت تو هم جدیدا خیلی شیطون شدی همه انرژیمو میزارم تا تو رو سرگرم کنم تا الان که سه ماهت شده دستاتو مشت میکنی و سعی میکنی دوتاشونو با هم بکنی تو دهنت البته من نمیزارم تو هم کم نمیاری و دوباره سعی میکنی بزاری تو دهنت اگه جلوتو نگیرم اونقدر دستاتو مک میزنی که بالاخره استفراغ میکنی

،جغجغه که دستت میدم محکم میگیری و دستاتو تکون میدی تا صدا بده،وقتی بهت لبخند میزنم متوجه میشی و تو هم میخندی،تویه رختخوابت میتونی غلت بزنی شبا تو رو میزارم لبه تختخوابمون خودم وسط تو و بابایی میخوابم شبا اروم میخوابی اما صبح که میشه شروع میکنی به غلت زدن و میای وسط تخت خواب میخوابی موندم چطوریه که به طرف دیگه نمیچرخی که از تخت خواب پرت بشی پایین و همیشه به سمت وسط تخت خواب حرکت میکنی

اینم یه عکس خوشکل از طرز خوابیدنت

خواب

اگه کسی دور و برت نباشه باهات حرف بزنه اونقدر از خودت صدا در میاری و جلب توجه میکنی که همه رو به سمت خودت میکشونی و بعدش شروع میکنی به خندیدن چند روز پیش که خونه خاله صدیقه بودیم خاله داشت به حرف زدن تو با صدایه بلند میخندید تو هم از طرز خندیدن خاله خندت گرفته بود و با صدایه بلند از ته دل میخندیدی اولین بار بود میدیدم اونجوری میخندی اما حیف که دوربین پیشم نبود ازت فیلم بگیرم خلاصه 3 نفری اونقدر به خنده هایه همدیگه خندیدیم که از چشمایه من و خاله اشک اومد

خدا نکنه کسی تو رو از جات بلند کنه دیگه حاضر نیستی بخوابی و دوست داری همش رو پاهایه کوچولوت وایسی طوری که طرف خسته میشه و پاهایه کوچولوت خسته نمیشه و اگه نیم درجه از حالت عمود بیای پایین تر گریه میکنی که منو بلند کنید وقتی هم که رو زمین هستی و میخوای بلندت کنیم کمرتو از رو زمین بلند میکنی

عاشق این هستی که به اجسامی که بالایه سرت هستن نگاه کنی هرچی میچرخونیمت که بتونی از کنار بهشون نگاه کنی برمیگردی و به چیز جدیدی که بالایه سرت قرار گرفته نگاه میکنی من که به بابایی میگم این دختر اخرش یه کاری میکنه چشماش چپ بشه

خیلی به لامپ هایه روشن علاقه داری و اونقدر بهشون خیره میشی که مجبور میشیم چراغ رو خاموش کنیم تا چشمات اذیت نشن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زهره
12 آذر 92 21:31
سلام خسته نباشید وبلاگتون خیلی زیباست خیلی وقته دنبال اسم سلنا میگردم آخه من باردارم و ثبت احوال بهم گفته نمیتونید این اسمو بزارید مگر اینکه مستند باشه کتاب یا شناسنامه میتونید منو راهنمایی کنید شما چجوری گذاشتید خیلی ممنون منتظر نظرتونم سلام ما خیلی راحت این اسمو گذاشتیم و با ثبت احوال هیچ مشکلی نداشتیم حتی بیمارستان مدارک و برایه ثبت احوال فرستاد و به ما گفتن هفته دیگه برین شناسنامه دخترتونو از اونجا تحویل بگیرین ما هم وقتی رفتیم تا شناسنامه دخترمون اماده است و تحویل گرفتیم بهتره که اگه براتون مقدور هست زایمانتونو در یه شهر بزرگ انجام بدین اخه اونجا ها راحت تر این اسما رو قبول میکنن من خودممم مال کازرونم اما چون احتمال میدادم ثبت احوال قبول نکنه رفتم شیراز و اونجا خیلی راحت این اسمو قبول کردن