سلناسلنا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

سلنا ،نفس مامان و بابا

پنجمین دندون

1393/8/26 2:55
نویسنده : مامان راضیه
3,939 بازدید
اشتراک گذاری

هوراااااااا بعد مدتها انتظار در تاریخ 17 ابان 93 در 14 ماهگی پنجمین دندون دخترم از فک پایین سمت راست جوونه زد و خودنمایی کرد خدارو شکر خیلی اذیت نشد فقط شب قبلش تو خواب دو سه بار با جیغ از خواب بیدار شد فرداش من چک کردم تا دندون دخملم جوونه زده فاصله زمانی بین دندون 4 و 5 یکم طولانی شده بود برای همین من یکم نگران شده بودم که نکنه مشکلی وجود داره و کم کم به فکر افتاده بودم دخملم رو ببرم دکتر مبادا بدنش کمبودی داشته باشه اما هی به خودم دلداری میدادم که یکمه دیگه صبر کن الانم دیگه خیالم راحت شده و از خوشحالی تو ابرا سیر میکنم خدایا شکرت

راستی فراموش کردم بگم 1 ابان 93 به بوشهر نقل مکان کردیم و تقریبا هر عصر میریم کنار دریا تا سلنا از هوای ازاد لذت ببره و یکم بازی کنه ی سری هم کنار ساحل موقع ماسه بازی ی مشت ماسه گذاشتی تو دهنت که منو بابایی نمیدونستیم چجوری دهنت که پر ماسه شده بود رو تمییز کنیم در همین حین دستت که ماسه ای بود کشیدی به صورتت ما هم مجبور شدیم فوری برگردیم خونه و تو رو مستقیم ببریم حموم موقع پرتاب ماسه همشون میریختن تو موهای سرت حتی پوشکت رو هم پر ماسه کرده بودی

اوایل از اسانسور میترسیدی اما الان کلی ذوق میکنی و همش میخندی و تو خونه وقتی صدای اسانسور رو میشنوی میپری بغل من و به در اشاره میکنی و میگی بابا یعنی منتظری که بابا از سرکار برگرده خونه هنوز کلمات رو خوب بیان نمیکنی وبا اینکه مت باهات ترکی صحبت میکنم تو اکثر کلماتی که میگی فارسی هستن مطمئنم اگه باهات فارسی صحبت میکردم الان بیشتر کلمات رو میتونستی بگی 

به اب (سو)به ترکی میگی:دووووو

بابا:بابایی & بابایی یا

مامان:مامان

شیر: هام& م.م .م

بیا:بیا

بگیر:بیا

(گ)ترکی یعنی بیا: (د)با فتحه

توپ:تو

وقتی تو بازار توپ یا بادکنک میبینی کلی ذوق میکنی و همش پشت سر هم میگی تو تو تو تو همین که ازشون دور میشیم شروع به اعتراض میکنی و ی جورایی میخوای بهمون بفهمونی که میخوای بری پیش توپ کاری میکنی که ادم دلش میخواد همه توپ های مغازه ها رو برات بخره 

تقریبا یک ماهی هست که تو غذا خوردن مستقل عمل میکنی و خودت با قاشق غذا میزاری دهنت و قبول نمیکنی من بهت غذا بدم البته کثیف کاری میکنی و دیگران میگن اجازه ندم خودت غذاتو بخوری مبادا خونه کثیف نشه اما من میگم فدای سرت عزیزم همینکه دوست داری مستقل بشی برام ی دنیا ارزش داره لوازم خونه رو بعدا میشه عوض کرد بابایی هم با نظر من موافقه برا اونم زیاد مهم نیست

پسندها (2)

نظرات (2)

هنرهای دست ساز چیکچی
26 آبان 93 8:32
مبارکه
زهرا مامان شایان
9 آذر 93 2:35
خونه جدید مبارک...کاش از سلنا جون عکس میگذاشتی خیلی وقته ندیدمش