اولین مریضی سلنا(4ماه و 16روز)
جمعه 20 دی 92 تک دختر ناز مامان ظهر شنبه بردمت حموم ، یه چند روزی بود که هوا خیلی سرد شده بود و میخواستم بزارم وقتی هوا گرمتر شد ببرمت حموم اما مامان بزرگ بعد از اینکه دید من رفتم حموم گفت ای کاش سلنا رو هم میبردی تا تمییز بشه این بود که منم تو رو بردمت حموم اون روز گذشت و صبح یکشنبه بود که تو از خواب بیدار شدی و شروع کردی به سرفه کردن من به مامان بزرگ گفتم انگار سلنا سرما خورده اما اون گفت که نه حتما دود ماشین همسایه اومده تو خونه و گلویه تو رو تحریک کرده خلاصه شب شدت سرفه کردنت بیشتر شد اما هنوز سرحال بودی و کلی با هم بازی کردیم و تو برام کلی...
نویسنده :
مامان راضیه
15:32